خاطرات

خاطراتی از گذر عمر

خاطراتی از گذر عمر

خاطرات

بسمه تعالی
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن
تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَیَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
به عمرم سعی کرده ام به طمع مقامی ، مالی ، عزتی برای کسی کرنش نکنم و به خاطر مباداها ، پا روی اعتقادم نگذاشته ام . هرچند که بدانم بیان اعتقادم ، عاقبتی ظاهرا نا مناسب خواهد داشت ، اگر صلاح به بیان ببینم ، بیان میکنم و نتیجه آن را تقدیر الهی میدانم . البته صداقت در راس افکار و اعمالم بوده . و صد البته رفتارم خالی از اشکال نبوده . به کرات ، صداقتم ، موجب گرفتار نشدن و یا موجب نجاتم شده . و البته خیلی از مزایا را به خاطر بکار نبردن سیاست در رفتارم ، ازدست داده ام . هیچ وقت از آنچه به خاطر عملکردم از دست داده ام ، پشیمان نشده ام . چون معتقدم ، عملم ، نتیجه تفکرم و تفکرم ، به تناسب عقلم بوده . این به این معنی نیست که رفتارم را اصلاح نکنم بلکه همیشه در پی ارتقاع عقلی و علمی ام هستم . لذا هیچ وقت برای مشکلات پیش آمده ، افسوس نمیخورم و با رسیدن به نعمتی ، شکر گذار خالقم هستم .
به عمرم ، مشمول عنایات بیشماری شده ام که تفسیرش از همین پاراگراف بالا بر میآید نه دور اندیشی خودم و یا موقعیت خانوادگی و یا .....

اربعین 1402

دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۴۰۲، ۰۶:۰۰ ق.ظ

اربعین امسال رو بنام شهدا و والدین نیت کردم .اگر خدا قبول کند.

اربعین امسال کیفیت بهتری داشت. امسال به همشیره ها پیشنهاد دادم با من همسفر شوند. آنها هرسال با کاروانی از شهرک مینودر میرفتند . البته چون همه اعضای کاروان باهم آشنا بودند ، با آنکه مبلغ زیادی بابت رفت و برگشت می پرداختند ، ولی راضی بودند . مثلا سال قبل نفری سه و نیم میلیون تومان (فقط هزینه رفت برگشت) پرداختند ولی کاروان دار  با آنکه نسبتی هم داشت ، ولی خیلی بی تعهدی کرد. 

از مرز خسروی خارج شدیم. با ماشین تا خود مرز رفتم. الحمدلله، سپاه ، منطقه وسیعی را آماده سازی کرده بود و بطور رایگان ، ماشین ما را در آن جا دادند. خیلی زحمت کشیده بودند. در زمان کمی ، منطقه وسیعی از بیابان را آماده سازی کرده بودند . آقای مقدم، چادر ماشینشان را آورده بودند، روی ماشین کشیدیم و با اتوبوس هایی که پیش بینی کرده بودند، ما را به محل خروج ، انتقال دادند . خدا ازشون قبول کنه. خیلی عالی شد. سال 1400 که من با ماشین آقای مقدم رفتم تا موقع برگشت ، همه با هم برگردیم ، ناچار شدم ماشین را در پارکینگی که ارتش برپا کرده بود که چندکیلومتر با مرز فاصله داشت  پارک کنم و تازه کلی هم کرایه پارکینگ شد . امسال پارکینک های زیادی تا مرز ایجاد کرده بودند ولی بجز مسافت مانده تا مرز ، 200 هزار تومان هم کرایه اش میشد. 

امسال ، سرگردانی پشت مرز نداشتیم و مسئولان مرزی ، تمام وقت فعال بودند و لذا به راحتی از مرز عبور کردیم. آن طرف مرز ، انواع خودرو برای انتقال به نجف  هر کدام با نرخی ، فعال بودند . نماز ظهر و عصر رو در مسیر نجف بجا آوردیم . و برای نماز مغرب و عشا، نجف بودیم . بعد زیارت حرم حضرت امیر صلوات الله و سلام علیه ، به موکب حضرت فاطمه زهرا (س) که سال گذشته با آقای محتشم و پسرش ، رفته بودیم ، اقامت کرده بودیم که توسط تهرانی ها ایجاد شده ، رفتیم . امسال تفاوتهایی با سال قبل ، داشت که بعضی بهتر و بعضی نا مناسب تر بود . البته موکب بزرگی هست و اداره آن ، کار زیادی هست  خدا قبول کند . 

روز بعد ، بعد از زیارت حرم حضرت امیر (ع) ، راهی کوفه شدیم و مسجد سهله ، و تصمیم گرفتیم از همانجا، از راه طریق العلما  پیاده روی را بطرف کربلا ، ادامه دهیم .  این مسیر ، با صفاتر و خوش آب و هواتر است  . نماز ظهر و عصر را در حسینیه ای که شخصی جنب منزل خودش ایجاد کرده بود و خیلی تمیز و مرتب بود و حمام تمیزی هم داشت ، سپری کردیم. در آخر این مسیر ، به جاده نجف به کربلا، رفته ، ادامه مسیر دادیم . 

 

 

تا بعد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۲/۲۱
منصور پرویز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی